جختواژهنامه آزاد(jahkt) الان، هنوز، هم اکنون. مانند=من جخت رسیدم. یعنی تازه رسیدم. جخت داره آگهی پخش میکونه هنو فیلما نهشته.
فیالهواژهنامه آزادنام گیاهی(علفی) چند ساله خوشبو و خوش عطر که در شمال شهرستان اندیمشک در کوههای چاونی و در فاصله 2000 متری از سطح دریا رشد میکند و عشایر محل از آن در ماست و دوغ ج
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42
عصبهواژهنامه آزاد« عُصبَة » از عصب به معنی رشته های محکم است، پس در این واژه دو مفهوم نهفته است 1- استحکام که اصل معنی واژه است 2- رشته که ویژگی استحکام است، یعنی آن استحکام و د
جوغانواژهنامه آزادسنگ او (سنگ آب) جُوغان:jowghan:« نام دهی در شهرستان بافت (استان کرمان) و از توابع روستای دهسَرد می باشد. در گذشته این ده و دهی به نام «پتکان» به صورت طولی در جه
پتکانواژهنامه آزادپَتکان:« نام دهی در شهرستان بافت (استان کرمان) و از توابع روستای دهسَرد می باشد. معنای تحت اللفظی آن نامعلوم است اما هم وزن کلمه «جوغان» jowghan که نام دهی دیگر