جونقانواژهنامه آزاداز شهرهای استان چهار محال به معنی مکان برجسته (گونه) که به صورت معرب در زمان قاجاریه به جونقان تبدیل گشته.مردمانش قشقایی تبار و به زبان ترکی صحبت می کنند. نام ش
جان هاگیرواژهنامه آزادجان+ هاگیر (گیرنده)، کسی که جان را می گیرد، فرشته ی مرگ، عزرائیل؛ «جاناگیر» هم گفته می شود.
جونقانواژهنامه آزاداز شهرهای استان چهار محال به معنی مکان برجسته (گونه) که به صورت معرب در زمان قاجاریه به جونقان تبدیل گشته.مردمانش قشقایی تبار و به زبان ترکی صحبت می کنند. نام ش
لیدوماواژهنامه آزادنام چهارمین شهر باستانی دوره هخامنش که در استان فارس شهرستان ممسنی روستای جنجان واقع است. نام یکی از پایتخت های دوران هخامنشی درشهرستان نورآبادممسنی (شولستان)
ناوانواژهنامه آزاد(نف ، ق ) در حال ناویدن . || جنبان . نوان . ناونده . شهرستان طوالش استان یکم ( گیلان ) . در 4 کیلومتری هشت پر و 3 کیلومتری خاور شوسه هشت پر به آستارا 1026 تن سک
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42