جانتاواژهنامه آزادجانتا در گویش و زبان کردی به معنی بغچه و کیف دستی که می تواند چرمی و یا پارچه ای و یا پشمی باشد
سرمشواژهنامه آزادزردآلوی خشک شده و شکرسوده که مغز بادام را به جای هسته در آن بگذارند. || در لغتنامه ها به معنی زردآلوی خشک آمده، اما شاید نام رقمی از زردآلو نیز باشد، چرا که ابو
جانتاواژهنامه آزادجانتا در گویش و زبان کردی به معنی بغچه و کیف دستی که می تواند چرمی و یا پارچه ای و یا پشمی باشد
جنمواژهنامه آزاد(جَنَم) جرات جِسارت داشتن توانایی، برای برخورد و حلِ مشکلات. :لیاقت قیافه توانایی شایستگی
حوریدرق - جاهای دیدنیواژهنامه آزادزاغه و غار زیر زمینی آن بزرگترین و شاید بینظیر ترین غار در ایران و به جرات می توان گفت در دنیا است که هیچ کس از آن و زبیاییهایش خبر ندارد . این غار برای کسانی ک
جغتایواژهنامه آزادجغتای واژه ای است ترکی که از دو کلمه جغ-بمعنی تیر و الوار- و اتی- پرتاب کننده- تشکیل شده است که در زبان محلی -ترکی جغتایی بصورت جغاتیjoghaatey-ضم ج کسر ت و سکون