جنمواژهنامه آزاد(جَنَم) جرات جِسارت داشتن توانایی، برای برخورد و حلِ مشکلات. :لیاقت قیافه توانایی شایستگی
جنینواژهنامه آزادبا فتح جیم بر وزن فعیل؛ بر گرفته از واژۀ جن (هر چیزی که از دیده مستور باشد) به معنای موجود زنده ای که به دلیل قرار کرفتن در رحم از دیدگان مستور (پوشیده) است.
اخشترواژهنامه آزادجنوب ، سوي ( جهت) جنوب ، يكي از چهار سوي پايهاي و روبروي اباختر ( شمال) سوی جنوب، جهت جنوب - یکی از سو (جهت) های چهارگانه. روبروی اباختر (شمال)