جلودارلوواژهنامه آزاد(آذری) نام خانوادگی طایفه ای از ترک زبانان که حدود 150 سال پیش از منطقۀ قره باغ به دشت مغان مهاجرت کرده اند و در خور خور و چالما ساکن شده اند.
قلوانیواژهنامه آزادپیش قراول جلودار لشکر یا دسته گروه نوک پیکان نگهبان قلعه پادزهر از یک نوع گیاه بیابانی طایفه ای در قطیف شبه جزیره عربستان
پیشقدمواژهنامه آزاد(گنابادی) پِیشْقِدَمْ؛ پیشرو، جلودار، پرچم دار، پیش قراول، پیشاهنگ. || مؤسس، مخترع، مکتشف. || واسطۀ امر خیر، واسطۀ خواستگاری و ازدواج.
گلینوشواژهنامه آزادGalinush: گلینوش که از فرماندهان تحت امر رستم فرخزاد سپهسالار ایران بود، در نبرد قادسیه فرماندهی جلوداران را بر ضمه داشت.واژه گلینوش به معنای دارای عمر جاویدان
آوانگاردواژهنامه آزاددر زبان فرانسوی Avant به معنی پیش و garde در اصطلاح نظامی به معنی نگهبان و محافظ است و اصطلاح ( Avant gardeطلایهدار) به معنی جلودار و پیشلشکر است. معادل انگل
سامواژهنامه آزادسام: آﺗﺶ مقدس ،ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﭘﯿﻤﺎﻥ از ﺷﺨﺼﯿﺘﻬﺎﻯ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ، ﻧﺎﻡ ﭘﻬﻠﻮاﻥ اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﺴﺮ ﻧﺮﯾﻤﺎﻥ و ﭘﺪر زاﻝ و ﺟﻬﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮاﻥ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ در زﻣﺎﻥ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﭘﺎدﺷﺎﻩ ﭘﯿﺸﺪادﻯ (اوستایی) سیاه. جل