کهیبواژهنامه آزادشرم و ناز(کها) چندبن جفا و و جور نزاری،همی کشم من/ورنه کهای صحبت دنیا و خاکسارم. "نزاری قهستانی،١٧٢:١٣٧١"
موتلفهواژهنامه آزاد( صفت) مونث مؤتلف. دایر. موتلفه، یکی از دایره های عروضی، شامل هزج و رجز و رمل. مثال از بحر هزج: مکن زین پس نگارینا بمن بر این جفا کاری، مفاعلین مفاعلین مفاعیلن