شبه جزیرهواژهنامه آزادبه سرزمینی که از سه طرف به آب برسد ولی یک طرفش را خشکی گرفته باشد شبه جزیره گویند. در صورتی که جزیره را از چهار طرف آب گرفته. نیم خوست، نیم آداک یا نیم آدک، سرز
آیینه ی اسکندرواژهنامه آزاددر شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» ب
قره چالواژهنامه آزادقره در ترکی به معنی بزرگ وچال هم به معنی رنگ ما بین آبی و سیاه است بنابراین قره چال به معنی جایکه سرسبز است از دور به رنگ چال ( ترکی )دیده میشود. قره در ترکی ب
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند