گلمواژهنامه آزادگُلُم:گُ-لُ-م:میم ساکن = جرعه=جرعه ای از هر نوع مایعاتی که نوشیدنی باشد.مانند یک گلم آب خوردن.مردم استان کرمان و شهرستان سیرجان از این واژه استفاده میکنند. گُ ل
نیمروزواژهنامه آزادنیمروز در این بیت از گنجوی: نیم شبی کان ملک نیمروز کرد روان مشعل گیتی فروز مجاز به علاقۀ جزئه است از عالم هستی... و به همین مناسبت، خود واژۀ «نیم روز» در این ب
لیلة الرغائبواژهنامه آزاد" لَیْلَةُ الرَّغَائِب" شب برآوره شدن آرزوهای بلند ، شب بردن ثواب بسیار،اولین شب جمعه ازماه رجب. "صلاة الرغائب" نمازی که دراولین شب جمعه ماه رجب برای رسیدن به ث