جرینواژهنامه آزادجرین یعنی خان,یعنی آشوب,20لیتری بنزین,جرین یعنی جومونگ,هریرده گوردی جریننی یدی قدم چکیل دالا.
جرینواژهنامه آزادجرین یعنی خان,یعنی آشوب,20لیتری بنزین,جرین یعنی جومونگ,هریرده گوردی جریننی یدی قدم چکیل دالا.
آبطویلواژهنامه آزادجریان دراز آب؛ چاه عمیق آب. || نام روستایی در فاصله 50 کیلومتری شمال شرقی شهر بوشهر.