کچالوواژهنامه آزاد(افغانستان) سیب زمینی. کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کرد
فرأواژهنامه آزادفَرَأ:بر.وزن جَبَلَ ،گور خر وحشی و جمعش فِراء بوزن جِبال-وَ کلَّ الصّیدِ جَوفِ الفرأ . این مثل را در موردی بکار می برند که مراد بیان اهمّیّت چیزی و مزیت آن بر ا
خط کوفیواژهنامه آزادخط کوفی نخستین خطی است که با آن قرآن را کتاب کرده اند، این خط در حدود یک قرن پیش از بعثت پیامبر وجود داشته است ولی پس از بعثت و نزول قرآن به تدریج این خط جایگاه
اقتسارواژهنامه آزادبه زور و جبر روی داده. برای مثال، مربوبون اقتسارا یعنی بندگان خدا با جبر خداوند و بدون آنکه خود اختیاری داشته باشند آفریده شده اند
شهر ناپرسانواژهنامه آزادبه جایی گفته می شود که قانون آن، قانون جنگل باشد و ظلم و جور و چپاول و جنایت در آن به انتها رسیده باشد و عادی شمرده شود، و نهایتاً داوری در دست ظالم و جابر باشد