تی کالواژهنامه آزادکسی که چشمان سبز رنگ دارد. در گویش بختیاری ، به چشمانی با رنگ روشن و یا حالتِ خُمار تیِ کال گفته میشود
تیواژهنامه آزادچشم (گیلکی؛ رشت و انزلی) tee؛ تو. (تالشی) تیر چوبی که در سقف خانه های چوبی استفاده می شود.
تینکواژهنامه آزاد(تی نک) درلهجه جنوب خراسان بویژه شهر بشرویه ورقه کاربرد دارد و به قوطی حلبی شبیه قوطی های 5کیلویی روغن نباتی وغیره تی نک می گویند
تیداواژهنامه آزاد(تی در پهلوی به معنی خورشید، فروغ، درخشنده + دا = زاده) روی هم به معنای زاده و آفریدۀ درخشان. آمی تیدا نام دختر اصیل ایرانی است؛ دختر استیاگ پادشاه ماد، که به ه