تاپشواژهنامه آزادتاپش:(تالشی) از مصدر تاپیدن، انفجار ، به شدت ترکیدن ، به یکباره از درون خارج شدن تاپش:انفجار، به یکباره ترکیدن از درون ( تالشی)
hatchbackواژهنامه آزادیک تیپ از طراحی خودرو شامل ۲ یا ۴ درب در پهلوها و یک درب در عقب با دسترسی به داخل اتاق سرنشینان خودرو از درب عقب
زاخارواژهنامه آزادضایع ، رفیق رفیق قدیمی - کهنه پسر خوش تیپ - پسری که مطابق مد روز باشد - گاه به معنای پسر عصیانگر نیز به کار می رود ( ریشه شناسی این واژه ما را به نامی می رساند
تاپشواژهنامه آزادتاپش:(تالشی) از مصدر تاپیدن، انفجار ، به شدت ترکیدن ، به یکباره از درون خارج شدن تاپش:انفجار، به یکباره ترکیدن از درون ( تالشی)