تیواژهنامه آزادچشم (گیلکی؛ رشت و انزلی) tee؛ تو. (تالشی) تیر چوبی که در سقف خانه های چوبی استفاده می شود.
تی کالواژهنامه آزادکسی که چشمان سبز رنگ دارد. در گویش بختیاری ، به چشمانی با رنگ روشن و یا حالتِ خُمار تیِ کال گفته میشود
آمیتیسواژهنامه آزاددختر هوخشتره خواهرزن کوروش آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر
گچلواژهنامه آزادگِچِل= تکه سنگ کوچکی که برای آگاه ساختن کسی که در خفا نشسته به او اندازند. احتمالاً گچ-گل بوده است. در سال های نه چندان دور زیرسازی دیوارها برای سفیدکاری با گل
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
ساتیرواژهنامه آزادساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخ
تزواژهنامه آزاداین وازه در زبان آذری متداول است . به نظر می رسد تلفظ محلی واژه ی تیز فارسی باشد به معنی سریع و فوری . در زبان آذری نیز دقیقا به معنی سریع و فوری است. تِز در ل