تیراندرواژهنامه آزادتیراندر (به فتح د) نام کوه و دره ای واقع در روستای توریور از توابع سنندج؛ ازآنجاکه کوه دیگری در جوار این کوه، با نام ایزاندر، با معنای احتمالی ایزدان دره (درۀ خ
تیراندرواژهنامه آزادتیراندر (به فتح د) نام کوه و دره ای واقع در روستای توریور از توابع سنندج؛ ازآنجاکه کوه دیگری در جوار این کوه، با نام ایزاندر، با معنای احتمالی ایزدان دره (درۀ خ
قناصهواژهنامه آزادکلمه عربی، مؤنث قناص بمعنی تک تیرانداز یا شکارچی است. اسم عامیانه اسلحه سیمینوف. این اسلحه برای هدف قرار دادن دقیق اهداف دور مورد استفاده قرار می گرفت. مردم اشت
ارتینواژهنامه آزادعاقل و زیرک، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د