تکرارواژهنامه آزادتکرار:هی بار، دوباره یا چند باره، کار و کنشی را دو یا چند بار انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن. بازکار
هوروشواژهنامه آزاد"هور" در زبان فارسی به معنای خورشید و آفتاب است. وش هم پسوند مانند است و "هوروش" یعنی مثل خورشید. در زبان اوستا نیز از کلمه " اخشوروش" و "هورخشئتا" به معنای خدا
کلیشهواژهنامه آزادتکراری ماتریس. کلیشه بودن در برخی از موارد در معنای "کاری یا کلامی تکراری که ملال آور است" به کار می رود. که می توان به جای آن از عبارت" نخ نما بودن" بودن استفا
راک ماهورواژهنامه آزادراکِ ماهور دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های موسیقی ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به
کاروواژهنامه آزادنامی ارمنی ایرانی به معنی بشارت دهنده نوید دهنده در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتا
مرورگرواژهنامه آزادبرنامه ایست مخصوص بازکردن صفحاتِ وِب. ترجمه کلمه browser از انگلیسی می باشد. کاوشگر جستجوگر یاونده تار تارو:رفتن به تار؛ تار + رو ناوشگر. نرم ابزاری است که رویه