توجیهواژهنامه آزاددیگری را با دلایل منطقی و غیرمنطقی قانع کردن. ابراز دلایل. منطقی جلوه دادن کار را گویند.
توریهواژهنامه آزادتوریه:کتمان حقیقت. امتناع از بیان کل حقیقت. بر همین مبنا در دادگاه های انگلستان نوعاً سوگند خوردن را اینگونه بیان می کنند: I swear to God that I will tell the
arguablyواژهنامه آزادبه نحوی که (کاری یا ادعایی) قابل دفاع با قابل بحث باشد یا بتوان آن را توجیه کرد.
پولشوییواژهنامه آزادهر نوع عمل یا اقدام به عمل برای مخفی کردن یا تغییر ظاهر هویت عواید نامشروع به طوری که وانمود شود از منابع نامرئی سرچشمه گرفته است، پولشویی گویند این اعمال زمان