توجیهواژهنامه آزاددیگری را با دلایل منطقی و غیرمنطقی قانع کردن. ابراز دلایل. منطقی جلوه دادن کار را گویند.
ترجیح بلامرجحواژهنامه آزادترجیح بلامرجّح بدین معناست که فاعل، یکی از دو امر متساوی و متماثل را بدون غایت و مقصدی خاص برگزیند.
پروپوزالواژهنامه آزادطرح پیشنهادی؛ پیش نویس توجیهی طرح تحقیقاتی، برمبنای پژوهش های فرد متقاضی فرضیه های علمی و استنتاجات تحقیقاتی. پایان نامه
arguablyواژهنامه آزادبه نحوی که (کاری یا ادعایی) قابل دفاع با قابل بحث باشد یا بتوان آن را توجیه کرد.
پولشوییواژهنامه آزادهر نوع عمل یا اقدام به عمل برای مخفی کردن یا تغییر ظاهر هویت عواید نامشروع به طوری که وانمود شود از منابع نامرئی سرچشمه گرفته است، پولشویی گویند این اعمال زمان