توسیواژهنامه آزادتَوسی در زبان بختیاری به معنی وسیله ای است که روی آن خمیر نان را پهن میکنن . ابزاری برای پخت و پز نان . توسی (طوسی). (ص. فا.) رنگی است بین سفید و سیاه که خاکست
توگیواژهنامه آزادیگ نوع غذای محلی است که از ارزن درست می شودو معمولا ارزن را باعین حال که ریز است خردخرد می کنند شبیه بلغور وسپس آن رامی پزند و می خورند طریق پخت آن نیز شبیه بلغ
توتلواژهنامه آزادمتشکل از دو کلمه فارسی وعربی است تو به معنی فارسی یعنی داخل ودرون وتل عربی به معنی بلندی بر بلندای؛ درون بلندی؛ واژۀ ساخته شده از تو (درون) و تل (بلندی). نام ر
توسیواژهنامه آزادتَوسی در زبان بختیاری به معنی وسیله ای است که روی آن خمیر نان را پهن میکنن . ابزاری برای پخت و پز نان . توسی (طوسی). (ص. فا.) رنگی است بین سفید و سیاه که خاکست
توتلواژهنامه آزادمتشکل از دو کلمه فارسی وعربی است تو به معنی فارسی یعنی داخل ودرون وتل عربی به معنی بلندی بر بلندای؛ درون بلندی؛ واژۀ ساخته شده از تو (درون) و تل (بلندی). نام ر