توالىواژهنامه آزادپیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری پیاپی رسیدن, پی درپی آمدن, یکی پس ازدیگری
قمپزواژهنامه آزادادعای توخالی - شلیک توپ بدون گلوله (فقط باروت)برای ترساندن اسب ها در جنگ که عثمانی ها علیه ایران استفاده میکردند
هلاکو خان مغولواژهنامه آزادهلاکو یا هولائو معروف به هلاکو خان یکی از چهار پسر تولی خان و نوهٔ چنگیزخان بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند. مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به سرقویتی
گژن پینواژهنامه آزادانگشتی؛ قطعۀ استوانه ای و توخالی که به شکل عرضی، از وسط ارتفاع پیستون می گذرد و از سر دیگر آن بیرون می آید و هم زمان، از حفرۀ بالای شاتون هم می گذرد و به این تر
بسیچواژهنامه آزادساز و برگ ، ابزار چراغ است مر تیره شب را بسیچ به بد تا توانی تو هرگز مپیچ (شاهنامه)