تیواژهنامه آزادچشم (گیلکی؛ رشت و انزلی) tee؛ تو. (تالشی) تیر چوبی که در سقف خانه های چوبی استفاده می شود.
تی کالواژهنامه آزادکسی که چشمان سبز رنگ دارد. در گویش بختیاری ، به چشمانی با رنگ روشن و یا حالتِ خُمار تیِ کال گفته میشود
خزورانواژهنامه آزادخَزَوران:(اخ) پهلوان تورانی که افراسیاب او را به همراه چند تن دیگر به سیستان فرستاد تا با زال نبرد کنند. اما زال آنان را با گُرزی فرو کوفت./ دیو سیاه. در نبرد ب
شاهنامهواژهنامه آزادکتابی که در آن سرگذشت پادشاهان ایران، به نظم یا نثر، گرد آمده باشد. شاهنامه شاهنامه نام یک عده از کتب منثور و منظوم حماسی است که در آنها سرگذشت شاهان ایران یاد
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د
قلعه بیابانواژهنامه آزاددهستان قلعه بیابان در 40 کیلومتری شهر داراب فارس می باشد و شامل چند روستا از جمله قلعه بیابان و تنگ طه و سه چی و شهرک شهدا می باشد