تندارواژهنامه آزادچارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و... تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چو
تندارواژهنامه آزادچارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و... تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چو
لاکتراشانواژهنامه آزادلاکتراشان یکی از دورترین روستاهای شهرستان تنکابن است که از به طور کلی از دو مسیر بدان جا می توان راه یافت:1- جاده ماشین رو از مسیر جاده هریس به سمت جنگل های دال
خاطره انگیزواژهنامه آزادنوستالژیک.به یادماندنی پیوند دو یا چند پدیده که در ذهن به صورت ناخود آگاه رقم می خورد مثل تذکار / به یاد آوردن چیزی که بعد از مشاهده برخی پدیده ها این امر را