تارینهواژهنامه آزادتارینه (همانند تار)؛ سازی است که از ترکیب سه تار و تنبور تشکیل شده و مانند سه تار با ناخن نواخته می شود.
کیفارواژهنامه آزادغوت.لُر.کرد.ژرمن.دار تنومند. پرتاب کننده سنگ.آماده جنگیدن. چون در زمان کهن مردمان ایران با دشمنان همیشه در حال ستیز بودند.بنام های ویژه خود لقب پیدا کرده اند که
پرزیغواژهنامه آزادپُرزیغ که در عربی بُرزغ شده است یعنی جوان تنومند و با انرژی - إز کتاب لغات فارسی در عربی ادیشیر کلدانی
ناروییواژهنامه آزادبرگرفته از کوه نارون از کوهستان های افغانستان است و به معنی کسی که بسیار تنومند و بااستقامت است. یکی از طوایف بلوچی است که اصالت آنها به سرزمین دمشق و شام سوری