کندانهواژهنامه آزاددر تنورهای گلی و زمینی برای بستن دهانه تنور و نگه داشتن گرمای داخل ان از دری گلی و دست ساز استفاده می کردند که به ان کندانه گویند.
کیفارواژهنامه آزادغوت.لُر.کرد.ژرمن.دار تنومند. پرتاب کننده سنگ.آماده جنگیدن. چون در زمان کهن مردمان ایران با دشمنان همیشه در حال ستیز بودند.بنام های ویژه خود لقب پیدا کرده اند که
پرزیغواژهنامه آزادپُرزیغ که در عربی بُرزغ شده است یعنی جوان تنومند و با انرژی - إز کتاب لغات فارسی در عربی ادیشیر کلدانی