اسمیرواژهنامه آزادامیرِ بزرگ ، امیرِ قبیله ، امیرِ قدیمی ، میرِ کهنه اسمِ پسر ... توابع تنب کوچک اِسمیر به مردی جان فدا با نقاب و سوار بر اسب در دوره های ساسانیان و به مرور در د
تشرشرواژهنامه آزاد(مصدر عربی، ساخته شده از شرشر فارسی) صدای فرو ریختن آب و مانند آن. در بیت زیر به معنی صدای ادرار کردن به کار رفته است:بر گدا چون خشم می گیرد می زند انسان تشر/ ک