422 مدخل
تصویری ذهنی هر شخص از اندام های بدن خود
کرّ و فرّ بدنی. طمطراقی که حاصل از نمودهای ظاهری باشد.
شهوتران.
پرور دارد
روشن کردن ، درخشان کردن بلال
تن ناز
تن کامه. (پهلوی) ورنه (یخوانید چون بدنه).
تن کامه. (پهلوی) ورنه (بخوانید چون بدنه).
تن کامگی. (پهلوی) ورنگی (یخوانید چون عملگی).
تن کامگی. (پهلوی) ورنگی (بخوانید چون عملگی).