تیرشهواژهنامه آزادمخفف یا حالت محاوره ایِ کلمه ی تریشه [teriše] به معنای هر چیز خرده ریزه، مثل ریزۀ کاغذ، ریزۀ چوب، پارچه و مانند آن؛ می باشد. که عموما به پارچه اطلاق می شود. بی
علامت ضربواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) نشانۀ تایش. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن".
ضربدریواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تایَنی، تایه ای. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". برای نمونه، "چهار پیچِ چرخ را ضربدری ببندیم" به پارسی می شود "چ
ضربدرواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تایَن، تایه. نامِ ابزار انگارش (ریاضی)، از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن".
فاکتورواژهنامه آزادسیاهه (پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاوَند، تایوَند. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". آن هَموَندِ (عضوِ) کُنِشِ تایش (عملِ ضرب) است. برای نمونه