تلنگواژهنامه آزادتلنگ بر وزن فلنگ:هرقسمت از خوشه انگور را گویند که پس از جدا شدن ، دانه های قسمت جدا شده چسبیده باشد.
تزنگواژهنامه آزادتزنگ یا تازنگ به معنی شهری با ستونهای سنگی است شهر باستانی تزنگ در کنار کاخ بهرام ساسانی در استان فارس قراردارد
چیلتیکواژهنامه آزادتلنگر - هشداري كه با گير دادن دو انگشت شصت و انگشت وسط و آزاد كردن فوري آن ايجاد مي گردد.
سقرمه زدنواژهنامه آزادضربه زدن با آرنج . ضربه ای بی شباهت به تلنگرهای عادی ، در جهت آگاه سازی فرد برای تغییر ناگهانی در عمل در حال انجامش. ضربه ی مخفیانه آرنج یا پا.