طلکدانواژهنامه آزاد(جنوبی) تلکدون؛ تعداد زیادى وسیله که به طور نامنظم روى هم ریخته شده است. جایی که خرت و پرت ها روی هم تلنبار شده باشند.
زیودارواژهنامه آزادنام طایفه ای است که در این مکان سکونت دارن که تبار آنها برمی گردد به آل زیار که در گذر زمان وتلفظ اشتباه به زیودار تغییر کرده است درخت طلایی و نمایان
گیلدختواژهنامه آزادبه معنی دختری از گیلان دختر گیلانی دختری از تبار گیلان دختر گیل درواژه گیل به معنای گیلان ودخت به معنای دوشیزه .باکره.ودختر گفته میشود