مویدواژهنامه آزادتاییدکننده، تقویتکننده، محکمکننده، تاییدشده، نیرودادهشده ( اسم ) 1 - تایید کننده . 2 - محکم کننده استوار دارنده جمع : مویدین . نجاح الموید
کلخنگواژهنامه آزادمیوه ای کوچک به اندازۀ دانه های گندم و سبزرنگ که در کوه ها و شیار سنگ ها رشد می کند مزه ای چرب مانند و کمی ترش دارد برای تقویت حافظه و مخلوط آن با چند گیاه دیگر
پیرا اسلامیواژهنامه آزادهریک از علوم یا دانش های پیرامون یا مرتبط با اسلام که به شناخت، تبیین و معرّفی کامل تر این شریعت الهی می پردازند. هدف دانش های پیرااسلامی حفظ و تقویت اسلام، یا
اف ای تی افواژهنامه آزادFATF؛ نهادی بین المللی که مسئولیت تنظیم استانداردها و شیوه های مبارزه با پولشویی را بر عهده دارد و کشورهای مختلف جهان بر اساس ارزیابی های آن رده بندی می شوند .