تفریغ بودجهواژهنامه آزاد"تفریغ" از نظر لغوی یعنی فارغ ساختن و تفریغ بودجه در اصطلاح مالی، فراغت از بودجه و یا نتیجه اجرای بودجه است.
تفریقواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کَم. یکی از چهار کُنِشِ بنیادینِ شمارش (چهار عمل اصلی حساب) که در آن شماره ای از شمارۀ دیگر کم می شود. "تفریق کردن" به پارسی
جمع و تفریقواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جم و کم. از ریشه های "جَمیدَن" به آرِشِ (معنیِ) "جمع کردن" و "کَمیدَن" به آرِشِ "کم کردن".
تاریزواژهنامه آزادبمعنی ثابت گردانیدن . استوار کردن محکم کردن . تاریز نام منطقه ای است در میان راه قشلاق و ییلاق طایفه عنا در میانه کوه عنا از بخش مرکزی شهرستان باشت بابویی مردما
استایواژهنامه آزادروستای استای قبلاً از بخش تایباد بوده و از سال 88، بنا بر سیاست تقسیم کشوری، در بخش باخرز ثبت شده است. روستایی است کوه پایه ای و سردسیر، و تفریح گاه های بسیار ز
مزداگینهواژهنامه آزادمنطقه ای ییلاقی و سردسیر در 6 کیلومتری شرق همدان، و مرکز دهستان الوندکوه شرقی. در حال حاضر (1395) حدود 3000 سکنه دارد. تفریجان از دو واژۀ تفری و گان تشکیل شده ک
ارزنانواژهنامه آزادبخشی از شهرستان اصفهان که دارای ادبیای زیادی در طول تاریخ بوده است از جمله سعید ابن علی ارزنانی که از شعرای به نام این منطقه که معروف است به تنهای اصفهانی . در
تاوریژواژهنامه آزادنام قدیم تبریز البته این نام متعلق به شهر نبوده بلکه مختص قلعه ای بوده که در مکان فعلی شهر تبریز قرار داشته . مطابق اسنادی که از ترجمه ی کتایب آشوری بدست آمده ا
تریاکواژهنامه آزادتریاک از کلمه ی تریاق که از ما قبل تاریخ پهلوی در ایران رایج بوده استنباط شده است و به مرور به تریاک تبدیل شده که ماه عسل گیاه خشخاش است