تخطئهواژهنامه آزادخطایی را به کسی نسبت دادن [ت َ طِ/طَ ءَ / ءِ] (مص، عربی) خطاگرفتن در کار از کسی. نسبت خطا به کسی دادن. بدگویی کردن از کسی. کسی را به بدی منسوب کردن.
خارسیمواژهنامه آزادنوعی علف هرز که در مناطق معتدل می روید و تنها برخی از چارپایان مثل اسب از آن تغذیه می کنند
ایشبیجواژهنامه آزادایشبیج [لهجه همدانی] ایشبیجه یا ایشبیج:شپش .حشره ای ریز با زندگی انگل وار که معمولاً از خون پستانداران تغذیه می کند.
رگاهواژهنامه آزادبه تلفظ بینابین کسر و ضم حرف ر به معنی بزغاله یا بره و کلا نوزاد پستانداران که به تازگی از شیر مادر منع شده و می تواند از راه چریدن تغذیه کند
لپ تاپواژهنامه آزادنت بوک کامپیوتر قابل حمل و کیفی رایانه کیفی یا لپتاپ (به انگلیسی: Laptop)، کوچک و نسبتاً سبک گفته میشود. وزن آن معمولاً بین ۱ تا ۷ کیلو است که بهاندازه و موا