کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
منصوصواژهنامه آزادبدون تعیین - نامعین - آنچه که حکمی درباره آن وجود ندارد و با استنتاج از امور منصوص بدان اطلاق می شود