تعمیهواژهنامه آزادتعمیه: نابیناکردن, کورکردن, پوشیده ساختن معنی 1 - ( مصدر ) کور کردن نابینا ساختن . 2 - پوشیدن . 3 - پوشیده گفتن معمی گفتن . 4 - بیان کردن امری بوسیل. قلب و تصحی
تعمیهواژهنامه آزادتعمیه: نابیناکردن, کورکردن, پوشیده ساختن معنی 1 - ( مصدر ) کور کردن نابینا ساختن . 2 - پوشیدن . 3 - پوشیده گفتن معمی گفتن . 4 - بیان کردن امری بوسیل. قلب و تصحی
راس کردواژهنامه آزادراس کِرْدَ:(raskerda) در گویش گنابادی یعنی تعمیر کردن ، درست کردن ، چیدن و مرتب کردن
امعان نظرواژهنامه آزاداِمعان نَظَر؛ تدقیق، تعمق، توجه، دقت، ژرفنگری، غور. || (لغت نامۀ دهخدا) نگاه با زیرکی و فراست و غوررسی و عاقبت اندیشی. نیکو نگریستن و دوراندیشی و تحقیق و دقت نظ
منسوحواژهنامه آزادنام حضرت مسیح از ماده مسح (با فتحه م - س - ح- ) مسیح بمعنای منسوح بمعنی سائیده شدن ، مالیده شد بر بدن اشاره به سنتی که در بین مسیحیان وجود داشته و آن سنت " العم