تاباواژهنامه آزاددرخشنده.پر نور.چیزی که نور از آن بیرون می آید.مثل خورشید.مانند خورشید.هم خانواده تابان
شب تابواژهنامه آزادچیز یا شیئی که در هنگام شب نور از خود ساطع میگرداند گوهر شب تاب یعنی جواهری که در شب می درخشد کرم شب تاب نوعی کرم است که در شب بدلیل وجود فسفر در بافت بیرونی اش
حسابرسیواژهنامه آزادحسابرس شخصی است برون سازمانی که توسط هیئت مدیره به عنوان حسابرس وبازرس قانونی انتخاب وبرای تطابق عملکرد مالی موسسه دریک سال مالی ویا چنددوره مالی گنجانده می شود
سوریانسواژهنامه آزادسورویانس عبارت از مجموعه عملیاتى از قبیل بازرسی، بررسی، نمونهبرداری، اندازهگیری، آزمایش و یا نظایر آن است که توسط بازرس مستقل به منظور تعیین کمیت، کیفیت و یا
پرگماتیستواژهنامه آزادواژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده