خرس ترکیدواژهنامه آزاددر تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .
کرپوواژهنامه آزادبه معنی مارمولک آفتاب پرست در تداول زبان مردم کرمان، به مارمولک گویند مارمولک مارمولک در لهجه کرمانی در گویش کرمانی، نوعی مارمولک که همان آفتاب پرست است. اسم رو
غزنواژهنامه آزادغزن قفلی [غ َ زَ قُ] (اِ مرکب ) (یا غزن قلفی ) . در تداول عامه قلاّب فلزی که در حلقه ای داخل می شود و دو طرف شکاف لباس را به هم وصل می کند (رک رهخدا).
قبلواژهنامه آزادقِبَلَ:(ghebala) در گویش گنابادی یعنی نوشته ، کِتابَت || قِبْلَ:(ghebla) در گویش گنابادی یعنی تاول حاصل از سوختگی بدن ، تاول ، سوختگی