تطویرواژهنامه آزادتوسعه، دگرگون کردن، پیشرفته کردن، متحول کردن = پیشرفت, توسعه, بسط, ترقی, نمو, ظهور (عکس)
پرگماتیستواژهنامه آزادواژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده
کلوز آپواژهنامه آزادتصویر بسته. در عکاسی، عکسی که از پیشانی تا چانه گرفته می شود. || در سینما، نمای نزدیک.