سورگانواژهنامه آزادسُورگان ـ محلی برای سور دادن.قلعه ای یهودی نشین که در تهیه و تدارکات و سور لشکر ساسانی بر کناره زاینده رود قرار داشته و دشتی بر کنار قلعه و رودخانه زاینده رود ب
یخنیواژهنامه آزادyakhni:dokd:یخنی خورشتی بسیار خوشمزه با گوشت گوسفند(ران سرسینه یا راسته با استخوان) مخصوص مراسم عروسیها / مهمانیها / جشنها / برخی عذا داریهای افراد متمول و میان
بکتاشواژهنامه آزادبیگ تاش (بی تاش-بی تش ) - رئیس قوم تاش - قومی که در جنوب آذربایجان زندگی و حکومت داشتند- نام ده بزرگی در 15 کیلومتری میاندآب با حداقل یک هزار خانوار -منطقه ای ح
تژگاهواژهنامه آزادمحل آتش کوچک،تش گاه، آتش گاه کوچک، روشنایی، عشایر لر روی تژگاه نان و غذای خود را آماده می کنند، تژگاه برای عشایر لر بسیار مقدس است چنانکه فقط در مرگ جوان و یا ب