کرزانواژهنامه آزادکرزان جمع لغت کرز است به معنای دانا، و کرزان معنی اش دانایان است. در زبان اوستایی نیز مردم قدیم این چنین دعا میکردند:خدایا مرا کرز و برز ده. کرز:دانایی، و برز:ت
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42
زند رزمواژهنامه آزادپهلوان تورانی که از طرف تهمینه مامور آشنایی رستم و سهراب بود که ناآگاهانه از طرف رستم کشته می شود.
تووش بندواژهنامه آزاد(تابش بند )، آفتاب شکن.تیغه هایی به عرض 6 الی 15 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد وبا کمک گچ و نی ساخته می شود.(آشنایی با معماری اسلامی ایران ،ا