وجه تسمیهواژهنامه آزادوَجهِ تَسمیه. آن صورتی که (آن وجهی که) شخصی یا چیزی نام برده می شود یا به آن معروف است. دلیل نام گذاری یا تاریخچه بعضی از کلمات یا عبارات.
وجه تسمیهواژهنامه آزادوَجهِ تَسمیه. آن صورتی که (آن وجهی که) شخصی یا چیزی نام برده می شود یا به آن معروف است. دلیل نام گذاری یا تاریخچه بعضی از کلمات یا عبارات.
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده
فریازانواژهنامه آزادیکی از وجه تسمیه های فریازان به این قرار است:در زمان ایران باستان هرگاه میخواستند کلمات را قدرت ببخشند وآنرا اهورایی ومقدس کنند از واژه (( فر )) در ابتدای کلمات
سندلوسواژهنامه آزادنوعی ماده ساخته شده از صمغ درختان.که در قدیم ازان تسبیح و سایر محصولات می ساختند.