تسخیریواژهنامه آزادمسخرشده، مکلف شده، تکلیف شده مانند وکیل تسخیری وکیلی که بی مزد تکلیف به کار وکالت کردن می شود. یا وکیل مکلف
تسقیطواژهنامه آزادمعنای تسقیه یعنی اب دادن سیراب کردن کامل کردن ودرصورتیکه بصورت تسقیط باشدبمعنای تکه تکه دان میباشد
تسخیریواژهنامه آزادمسخرشده، مکلف شده، تکلیف شده مانند وکیل تسخیری وکیلی که بی مزد تکلیف به کار وکالت کردن می شود. یا وکیل مکلف
تسقیطواژهنامه آزادمعنای تسقیه یعنی اب دادن سیراب کردن کامل کردن ودرصورتیکه بصورت تسقیط باشدبمعنای تکه تکه دان میباشد