ترواژهنامه آزادتُر - به معنای قل دادن چیزی در بعضی از مواقع به معنای دروغ گفتن هم می باشد مثال: طرف داره تُر میده:طرف داره چاخان می کنه
تجگواژهنامه آزاداین واژه در زبان محلی برخی شهرها و روستاهای خراسان جنوبی ازجمله بشرویه و رقه مصطلح است و به خربزۀ نارس و کال گفته می شود.
ترچقواژهنامه آزاددختر تر و تازه و تَرگُل و تَرچُق، یعنی دختر نوجوان، زیبا، سرزنده و سرشار از روح زندگی.
ترواژهنامه آزادتُر - به معنای قل دادن چیزی در بعضی از مواقع به معنای دروغ گفتن هم می باشد مثال: طرف داره تُر میده:طرف داره چاخان می کنه