خرس ترکیدواژهنامه آزاددر تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .
خرس ترکیدواژهنامه آزاددر تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .
بندواژهنامه آزادحیله و ترفند، فنّ در کشتی گرفتن ؛ یکی در صنعت کشتی گرفتن سر اَمد بود، سیصد و شصت بند فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از اَن کشتی گرفتی.(گلستان باب اول)
فندرسکواژهنامه آزاداین واژه از دو بخشِ فِندِر (از ترفند که در اینجا به معنی محل دیدن یا دیده شدن) و رِسک که به معنیِ سپیدان دژ (قلعه میران) قلعه سپید تشکیل شده و به معنایِ جایگاهِ