چرشوواژهنامه آزاد(گنابادی) چِرْشُوْ (chershow) شال بزرگ ، پارچه بزرگی که برای تکاندن درخت توت یا درخت میوه در زیر درخت نگه داشته می شود تا با تکاندن درخت میوه درون آن بریزد و جم
قمپزواژهنامه آزادادعای توخالی - شلیک توپ بدون گلوله (فقط باروت)برای ترساندن اسب ها در جنگ که عثمانی ها علیه ایران استفاده میکردند
tremblingواژهنامه آزادلرزیدن ، مرتعش شدن ، لرز، لرزه ، ارتعاش ، ترساندن ،لرزاندن ، مرتعش ساختن ، رعشه