ترک بلیچواژهنامه آزادنام منطقه قدیمی در گچساران قدیم واقع در شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویر احمد که در گذشته در آنجا مردم زندگی می کردند و به علت وجود حقره های نفتی مردم آنجا
ترکستنواژهنامه آزادخرامیدن. در بختیاریِ امروزی و پارسی باستان به معنای خرامیدن یا با ناز آرام راه رفتن است. داریوش بزرگ در سنگ نگاره اش در مصر ، از تندیس خود که با کشتی به سوی ایر
ترکمنواژهنامه آزادترکمن یعنی من ترک ام ترکمن از ترک ایمان گرفته شده ترکیمان ترکمان ترکمن ترکمن یعنی فقط من ترک ام یعنی بقیه ی ترک ها ناخالص هستند و تنها ترک خالص و نجیب ما هستیم
خرس ترکیدواژهنامه آزاددر تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .
ترک بلیچواژهنامه آزادنام منطقه قدیمی در گچساران قدیم واقع در شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویر احمد که در گذشته در آنجا مردم زندگی می کردند و به علت وجود حقره های نفتی مردم آنجا
شخیهواژهنامه آزادترک خوردن، به انارهایی که قبل از چیده شدن از درخت انار ترک بخورند «انار شِخییَه» گویند. این اصطلاح برای خربزه ترک خورده نیز بکار می رود(البته باید قبل از جدا شد
ترکمنواژهنامه آزادترکمن یعنی من ترک ام ترکمن از ترک ایمان گرفته شده ترکیمان ترکمان ترکمن ترکمن یعنی فقط من ترک ام یعنی بقیه ی ترک ها ناخالص هستند و تنها ترک خالص و نجیب ما هستیم
منیساواژهنامه آزاد(ترکی) مَنیسا؛ جان من، روح و روان من، نفس من. || نامی است دخترانه که بیشتر در میان ترک ها، بلوچ ها و افغان ها رایج است. || مانیسا؛ نام شهری اسلامی در ترکیه.
ملغمهواژهنامه آزادترکیب جیوه با فلزات دیگر- ترکیب کردن آمیخته ای از اجزای مختلف؛ در اصطلاح، به آمیخته ای از همۀ فرهنگ ها و نظرات، که در جامعه همزیستی دارند، نیز اطلاق می شود.