تردالواژهنامه آزادبه معنای رازدار. به معنای درخت شاداب. تردال از ترکیب دو کلمه تر.و دال تشکیل شده است که کلمه تر به معنی خیس و مخالف خشک است. و.کلمه دال به معنی نوک پستان است
تبدیلواژهنامه آزادتَرادیس، تَرادیسِش. از ریشۀ "تَرادیسیدَن" از "تَرا" (تَر) و "دیسِه" (شکل) به چَمِ "تبدیل کردن". کُنِشِ "تبدیل لاپلاس" به پارسی می شود "تَرادیسِشِ لاپلاس". پَردا
تردالواژهنامه آزادبه معنای رازدار. به معنای درخت شاداب. تردال از ترکیب دو کلمه تر.و دال تشکیل شده است که کلمه تر به معنی خیس و مخالف خشک است. و.کلمه دال به معنی نوک پستان است
شورگشتواژهنامه آزاددر گذشته مكاني بوده كه محل تردد شير ها و بنام شيرگشت بوده كه با گذشت زمان به شورگشت تغير كرده و اكنون نام روستايي كوهستاني و زيبا در 60 كيلومتري شهر نيشابور مي