ترناسکواژهنامه آزادپرنده ای شبیه کنجشک با پاهایی درازتر و بدنی لاغر و کشیده تر از گنجشک. در یزد به افراد لاغر و بلند قد اطلاق میشود
ترنسواژهنامه آزادتِرنِس:کسی که تمایل دارد به جنس مخالف تبدیل شود و جنسیتش تغییر کند ،، کسی که رفتارش شبیه به جنس مخالفش است (در زنان رفتار مثل مرد و در مردان رفتار مثل زن)
ترنسواژهنامه آزادتِرنِس:کسی که تمایل دارد به جنس مخالف تبدیل شود و جنسیتش تغییر کند ،، کسی که رفتارش شبیه به جنس مخالفش است (در زنان رفتار مثل مرد و در مردان رفتار مثل زن)
حسیبتواژهنامه آزادحسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسام