تبهکارانواژهنامه آزادجنایت کاری که در ارتکاب جرم هیچگونه ترس و اضطرابی را ازخو نشان ندهد وتحت حمایت قدرتهای مافیایی و جنائی قرار گرفته داشته باشند.
کپزواژهنامه آزادکَپَز:به معنی سنک تکّه تکّه شده است.بیش تربه نام منطقه ای گردشگری درنزدیکی روستای کوربولاغ در استان اردبیل و20کیلومتری مشکین اطلاق می شود.روستایی به همین نام در
نربهواژهنامه آزاددر شهر بیدگل بر کمال سکونتگاههایشان دقت کامل داشته و میهمانان و رهگذران و خستگان و از سفر ماندگان و دراویش و....را از یاد نبرده و در سازماندهی عناصر شهری- روستا
ترواژهنامه آزادتُر - به معنای قل دادن چیزی در بعضی از مواقع به معنای دروغ گفتن هم می باشد مثال: طرف داره تُر میده:طرف داره چاخان می کنه