ترابریواژهنامه آزادحمل و نقل؛ به آن سو بردن:مرکب از دو بخش ترا به معنی آنسو و فراسو، و بری از فعل بردن. حمل و نقل انسان و حیوان و کالا از جایی به جای دیگر.
پری پیش تاریواژهنامه آزادزمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory
وردآوردواژهنامه آزادآورد و بُرد - جابجایی- ترابری -حمل و نقل- نقل و انتقال-نام منطقه ای در نزدیکی تهران و کرج
آرتمیسواژهنامه آزادتنها ناخدای زن کشتی در زمان خشایار شاه که در جنګ با رومیان، که خشایار شاه در وصف او ګفته زنان ماهمچون مردان ما هستند نخستین زن دریانورد ایرانی آرتمیس Artemis اس