تارینهواژهنامه آزادتارینه (همانند تار)؛ سازی است که از ترکیب سه تار و تنبور تشکیل شده و مانند سه تار با ناخن نواخته می شود.
حلقژواژهنامه آزادحلقژ(halgheg) به مفهوم پرتاب کردن به صورت دایره وار بیشتر در مواقعی به کار میرود که شخص از سر عصبانیت و لجاجت و با قصد توهین شیئی را به سمت طرف مقابل پرتاب کند.
چلغوزواژهنامه آزاد(چَ) = چلقوز:(اِ.) فضلة مرغ خانگی ، کبوتر و مانند آن ها. (عا.) برای توهین و تحقیر به افراد گفته می شود. از دانه های آجیلی و سودمند است. مغز آن شبیه تخمۀ آفتابگر
لفوتواژهنامه آزادروستایی از توابع شهرستان آستانۀ اشرفیۀ استان گیلان. شغل مردم آن کاشت برنج است. امام زاده ای به نام آقا سید زکریا، از نوادگان امام موسی کاظم (ع)، در این محل تدفی