قات زدنواژهنامه آزادعمل نوشیدن و خوردن تدریجی و آرام شیرۀ برگ گیاه قات که به عنوان مادۀ مخدر مصرف می شود. کنایه از گفتن سخنان بی ربط و بدون ارتباط با مبحث اصلی.
فرآیندواژهنامه آزادمراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرا
چرچینهواژهنامه آزادچرچینه نوعی افت گیاهی غیر جانوری است ( فاقد ریشه می باشد ) و به ساقه و برگ گیاهان و بوته ها چسبیده باعث مرگ تدریجی آنها می شود - معمولا به رنگ زرد می باشند.
پوریاواژهنامه آزادهم خانواده پریا به معنی نیک صورت نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده
خط کوفیواژهنامه آزادخط کوفی نخستین خطی است که با آن قرآن را کتاب کرده اند، این خط در حدود یک قرن پیش از بعثت پیامبر وجود داشته است ولی پس از بعثت و نزول قرآن به تدریج این خط جایگاه